هرچه چشمان تو دریایی تر
چشم ما تشنه و صحرایی تر
هست آرام چه اقیانوسی
زان نظرگاه تماشایی تر
جلوه ات حادثه در آیینه است
لحظه در لحظه معمایی تر
دل ما سر به هوا تر در باد
هرچه آن زلف چلیپایی تر
کس ندیده است به این حد شب غم
زلف یلدا زده یلدایی تر
صبح نوروزترین روز خدا
در سلامت همه رویایی تر
دل رسوایی ِ هجرانت نیز
در وصالت شده رسوایی تر
تاشود زنده جهان _ اَز نفست _
چه نَفَس هست مسیحایی تر
در قیامت چه قیامت خیزد
که شدی ازهمه رعنایی تر
محمدیزدانی"جوینده"
برچسب : نویسنده : hashtiyehejahaa بازدید : 15