محمدیزدانی جندقی

متن مرتبط با «حضرت» در سایت محمدیزدانی جندقی نوشته شده است

تضمین غزل حضرت حافظ

  • یکی داند مرا رندی به بازاریکی هم عاشقم خواند به ایثارکدامین کس شود همذات پنداربه هم افزایی ام کوشد دگر بارالا ای طوطیِ گویایِ اسرار""مبادا خالیَت شِکَّر ز مِنقارچه دریا ساحلت خوش باد جاویدهمه آب و گلت خوش باد جاویدصفای محفلت خوش باد جاویدنوای و کل کلت خوش باد جاویدسَرَت سبز و دلت خوش باد جاوید" "که خوش نقشی نمودی از خطِ یارنوا نورسته گفتی با حریفانغزل برجسته گفتی با حریفاناگرچه خسته گفتی با حریفانولی پیوسته گفتی با حریفانسخن سربسته گفتی با حریفان" "خدا را زین معما پرده بردارچه آبم بگذرد از سر گلابیروان شد اشک چشم تر گلابیهلا جانان جان پرور گلابیبیار از چشمه ی کوثر گلابیبه رویِ ما زن از ساغر گلابی" "که خواب آلوده‌ایم ای بختِ بیدارنزه بود این که زد در پرده مطربنگه بود این که زد در پرده مطربگنه بود این که زد در پرده مطرب؟ تبه بود این که زد در پرده مطرب؟چه رَه بود این که زد در پرده مطرب" "که می‌رقصند با هم مست و هشیارعجب رسم دل انگیزی پی افکنددلم را دست مستان با وی افکندنفس با نغمه ای نو در نی افکندمرا هی برد بالا و هی افکنداز آن افیون که ساقی در مِی افکند" "حریفان را نه سَر مانَد نه دَستارنشستی آرزومندم حسابیشبی برفی و صبحی آفتابیگلابی سهم دارم یا گلابیدر ان مجلس که با حکم غیابیسِکَندَر را نمی‌بخشند آبی" "به زور و زر مُیَسَّر نیست این کارکمی هم ماجرای زرد بشنوروایت های غمپرورد بشنوکه می نالد به خلوت؟ مرد بشنوچه بازیگوشی ای شبگرد بشنوبیا و حالِ اهلِ درد بشنو" "به لفظِ اندک و معنی بسیاربه هرجا گفت و گوی دین و دل هاستاگر می در سبوی دین و دل هاستزمان جست و جوی دین و دلهاستجهانی راهپوی دین و دل هاستبُتِ چینی عدویِ دین و دل‌هاست" "خداوندا دل و دینم نگه دارنه هشیارم پی انکار مستیکه ش, ...ادامه مطلب

  • حضرت عباس ع

  • می رود عباس یا حیدر به میدان می رودمرحبا عباس نام آور به میدان می روددشمن زخمی به خود چون مار می پیچد - مگربار دیگر فاتح خیبر به میدان می رودسنگر دشمن به نخلستان -- که در صحرای باز –حضرت عباس بی سنگر به میدان می رودروی دست عمه می بیند علی اصغر - عموبا لب عطشان و چشم تر به میدان می رود::نوحه عالمگیر شد : افسوس سقّا برنگشتتا خبر گیرد چه کس دیگر به میدان می رودتا چه پیش آمد خدا را نا گهان مولا حسیناینچنین با آهِ سرتا سر به میدان می رودبَعدِ عباس علی آنک سَر ِدست پدرطفل شش ماهه علی اصغر به میدان می رود::"جان فدای پادشاه خطه ی مردانگی"1در نبرد کفر – بی لشکر به میدان می رودمحمد یزدانی جندقی آبان 13921 وام از استاد عباس خوش عمل بر گرفته از سوکسرود " ظهر عاشورا ""جان فدای پادشاه خطه ی مردانگیجانب میدان روان می شد ولی لشکر نداشتبرچسب‌ها: عباس, وفا, شجاعت, شهادت نوشته شده توسط محمدیزدانی"جوینده" در شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۲ | بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها